tag:blogger.com,1999:blog-304015912024-03-07T23:53:47.720+01:00تلفنچیاز قیل و قال مدرسه باری دلم گرفت
یک چند نیز خدمت معشوقه و مِی کنیمUnknownnoreply@blogger.comBlogger94125tag:blogger.com,1999:blog-30401591.post-26063617794619138972009-10-27T10:18:00.005+01:002009-10-27T13:36:14.660+01:00Mohsen شهیدتر است یا Marwa<div dir="rtl" style="text-align: right;"><span style="font-style: italic;">نظر زیر را پای </span><a style="font-style: italic;" href="http://www.ayandenews.com/news/14400/">این مطلب سایت آینده</a><span style="font-style: italic;"> گذاشتم که منتشر نشد. باز هم تکرار کردم و این بار آدرس ایمیل هم وارد کردم و خواستم که اگر نمیتوانند منتشر کنند لااقل بنویسند چرا. نه منتشر شد و نه جوابی آمد. </span><br /><span style="font-style: italic;">کاملاً درک میکنم که هوا بس ناجوانمردانه سرد است و کاملاً هم واقفم که نه تنها آنهایی که در آینده نشستهاند که حتی بدنه آنهایی که در فارس و صداوسیما و حتی کیهان نشستهاند کموبیش با این نظر موافق هستند و باید محذورات و معذورات آنها را درک کرد که بولتنها به کارند.</span><br /><br /><span style="font-weight: bold;">چیزی که این وسط باعث تامل است دادن عنوان شهید به این خانم از طرف شماست که به نوعی پیروی از سیاستهای دیکته شده به صداوسیما و سایر رسانههای به فرمودهنویس است. اگر دلیل شما فقط مسلمان بودن این فرد است که این کار شما نوعی کیشپرستی است که ابعادی بس خطرناکتر از نژادپرستی دارد.</span><br /><span style="font-weight: bold;"> اگر دلیل شما مظلومیت است، پس این صفت را از هموطنان بس مضلمومترتان مثل سهراب اعرابی و محسن روحالامینی که قرار است قاتلین و مسببین قتلشان وقت گل نی محاکمه شوند دریغ ندارید. از ندا آقا سلطان میگذریم که ظاهرا خودش را جلوی یک گلوله سرگردان پرت کرده است. گلوله سرگردان را هم که نمیشود محاکمه کرد.</span><br /><span style="font-weight: bold;">راستی اگر بنا به مظلومیت است، خوب است به آن دختر مظلوم اتریشی که 24 سال توسط پدرش حبس شده بود هم به عنوان والای آزاده مفتخر کنیم.</span><br /><span style="font-weight: bold;">دوستان دقت کنید تحت تاثیر شانتاژ تبلیغاتی پروپاگاندای قدرت قرار نگیرید. شهید و آزاده و بسیج و خیلی عنوانهای والای دیگر دارند یکی یکی توسط پروپاگاندای قدرت مسخ میشوند. اگر توان مقابله ندارید الاقل سیاهی لشکر پروپاگاندای قدرت نشوید.</span><br /></div>Unknownnoreply@blogger.com6tag:blogger.com,1999:blog-30401591.post-52038736820465335422009-10-13T08:42:00.003+02:002009-10-13T08:53:40.476+02:00تفألی به حافظ در باب حضور ا.ن. بر سر مزارش<div dir="rtl" style="text-align: right;">حال که سنگها را بسته و سگها را رها کردهاند و در روز حافظ آرامگاه او را برای ا.ن. قرق کردهاند تفألی به دیوان حافظ میزنم و از همشهری ارجمندم در باب حضور ا.ن. میپرسم:<br /><br /><div style="text-align: center;"><span style="font-size:180%;">ای مگس، عرصه سیمرغ نه جولانگه توست<br />عِرض خود میبری و زحمت ما میداری<br /></span></div><br />چه خوب است همشهریای خوشذوق ما با همین نوشته به استقبال ا.ن. بروند.<br /><br /></div>Unknownnoreply@blogger.com2tag:blogger.com,1999:blog-30401591.post-92027597695844349962009-09-12T22:53:00.001+02:002009-09-12T22:54:58.448+02:00اذهب الی فرعون<div dir="rtl" style="text-align: right;"><span style="font-size:180%;">اذهب الی فرعون انه بدجوری طغی</span><br /></div>Unknownnoreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-30401591.post-68185830675387145362009-06-29T21:15:00.004+02:002009-06-29T21:27:44.260+02:00پایان رسمی جمهوری اسلامی<div dir="rtl" style="text-align: right;"><span style="font-size:130%;">امروز جمهوری اسلامی به</span><span style="font-size:130%;"> رسما به پایان رسید و شمارش معکوس پایان خلافت برپا شده توسط سپاه پاسداران انقلاب اسلامی هم از همین امروز شروع شد.<br />طول عمر این حکومت جدید نسبت معکوس دارد با همت و شرف ما ملت.</span><br /></div>Unknownnoreply@blogger.com1tag:blogger.com,1999:blog-30401591.post-84256001629299327372009-06-23T15:28:00.002+02:002009-06-23T15:32:43.353+02:00خانه ملت<div dir="rtl" style="text-align: right;">از این که اینهایی که یک جایی به نام خانه ملت را اشغال کردهاند از انتصاب آقای ا.ن حمایت کردهاند ناراحت نباشیم. یادمان باشد اینها خود در فرایندی مشابه با همین کارگردانی به مجلس رفتهاند.<br /></div>Unknownnoreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-30401591.post-58008991475483571902009-06-22T15:38:00.002+02:002009-06-22T16:00:25.800+02:00فصل الخطاب<div dir="rtl" style="text-align: right;">فصل الخطاب یعنی شما خرید.<br />فصل الخطاب یعنی خفه شو.<br />فصل الخطاب یعنی تقلب میکنم خوب هم میکنم.<br />فصل الخطاب یعنی سوار شدن یک اقلیت پررو بر گرده یک اکثریت صبور.<br />فصل الخطاب یعنی تو آدم نیستی.<br />فصل الخطاب یعنی تو هیچی نیستی.<br />فصل الخطاب یعنی حکومت چکمه بر شعور.<br />فصل الخطاب یعنی شعورتو بذار در کوزه.<br />فصل الخطاب یعنی قانون ول معطل است.<br />فصل الخطاب یعنی حکم حکومتی هر وقت عشقم بکشه.<br />فصل الخطاب یعنی قتل شهروندان مثل آب خوردن.<br />فصل الخطاب یعنی تحقیر یک ملت.<br />فصل الخطاب یعنی ...<br /></div>Unknownnoreply@blogger.com4tag:blogger.com,1999:blog-30401591.post-12563239015729299812009-06-22T00:06:00.003+02:002009-06-22T00:15:42.032+02:00برای همه ایرانیانی که به احمدی نژاد رای داده اند<div dir="rtl" style="text-align: right;"> <!-- end header --> <a name="236"></a> <div class="title">این نوشته وبلاگ <a href="http://piaderou.blogfa.com/">پیادهرو</a> به قول <a href="http://persian.kamangir.net/">کمانگیر</a> از آن نوشتههایی است که در این شرایط انگار ته حلقت بوده و باید می گفتهای اما بلد نبودهای به این خوبی بگویی. اینجا میگذارمش تا شما و شاید آن هموطن احمدینژادی که کامنتش را با "مرگ بر منافق" تمام کرد هم بخوانید.<br /><br /><a href="http://piaderou.blogfa.com/post-236.aspx">برای همه ایرانیانی که به احمدی نژاد رای داده اند</a></div> <div class="body"> <p>نمی دانم چند تا از شما که وبلاگ من را می خوانید به احمدی نژاد رای داده اید. سه تای شما را می شناسم. می دانید که من هیچوقت نپرسیده ام چرا؟ انتخابات یعنی همین یعنی تو به احمدی نژاد رای بدهی من به موسوی و حتی کسی به " گوگوش " . </p> <p>پس ما هم محترمیم. همه. هفته پیش تعداد زیادی از هموطنان من و تو به نتیجه انتخابات شک کردند. صرفن شک. به خیابانها آمده اند و خواستار انتخابات دوباره شدند. امروز دارند آنها را می کشند. تا آنجا که صرفن اعتراض آنها بود٬ هیچ حقی بر گردن تو نبود. تو رای خود را داده بودی. ولی امروز این حق توست که دارد زایل می شود. با کشتن آنها رای ارزشمند تو هم زیر سوال می رود. امروز نوبت تو هم هست که تقاضای انتخابات دوباره بکنی. تو که می دانی با ده میلیون تفاوت رای تو همیشه پیروز خواهی بود. بگذار شک از بین برود. نگذاریم کسی بمیرد.</p> <p>من امروز چشمانم از گریه باز نمی شود. برایم مهم نیست این کشته ها که می بینم که هستند. مثل من فکر می کنند یا نه. فقط می دانم که هموطن هستند. هموطن من و تو. هموطن خیلی عزیز است. باور کن. سوگند می خورم اگر موسوی برنده شده بود و تو امروز در خیابان بودی و کسی از دماغت خون می ریخت من هم به خیابان می آمدم. به جان عزیزانم می آمدم. من رای نمی دهم که خون از دماغ کسی ریخته شود. من به سازندگی وطنم احترام می گذارم. صدای ناله تو به زبان مادری چیزی را در من ویران می کند که دیگر هیچوقت جایش خوب نمی شود. تو هم اگر وبلاگ مرا می خوانی برو. نگذار لطفن. در این سی سال این اولین بار است که شک بالا گرفته است. و این شک حق تو را هم زایل می کند. </p> <p>من حس می کنم امروز دیگر مهم نیست من و تو به که رای داده ایم. ما به این اتفاق رای نداده ایم. ما به کشتار رای ندادیم. اگر یک انتخابات دیگر می تواند کشوری را آرام کند. میانگین چهل انسان را که ما هر روز داریم از دست می دهیم زنده نگاه دارد. حق تو و حق من را احیا کند. چرا که نه؟ من باور نمی کنم که بیست و چهار میلیون از هموطنانم با کشته شدن باقی هموطنانشان مشکلی ندارند. من می دانم که تو هم گریه ات گرفته است. تو هم مثل من چشمانت باز نمی شود. تو هم به مرگ رای ندادی. چه کسی به مرگ رای می دهد. لطفن بیا. من می ترسم. </p></div></div>Unknownnoreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-30401591.post-12628116732529749602009-06-21T15:36:00.001+02:002009-06-21T23:32:24.311+02:00دختران دشت!<a onblur="try {parent.deselectBloggerImageGracefully();} catch(e) {}" href="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEhOZF7LskVXjwt59nfJP3oqn02HFSnichyAQZhnbv2sLZxL7_jVaWM0DjuaWCaZYizDJ5B6Ndm9Th31jRSq2WCxCnWnaOEmhSz47gzyUWxL4tRroX-LxpO9uIJ9xoGVgH5b-CfsoA/s1600-h/neda.jpg"><img style="margin: 0pt 10px 10px 0pt; float: left; cursor: pointer; width: 320px; height: 242px;" src="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEhOZF7LskVXjwt59nfJP3oqn02HFSnichyAQZhnbv2sLZxL7_jVaWM0DjuaWCaZYizDJ5B6Ndm9Th31jRSq2WCxCnWnaOEmhSz47gzyUWxL4tRroX-LxpO9uIJ9xoGVgH5b-CfsoA/s400/neda.jpg" alt="" id="BLOGGER_PHOTO_ID_5349774380711347506" border="0" /></a><span style="font-size:130%;">دختران دشت!<br />دختران انتظار !<br />دختران امید تنگ<br />در دشت بی کران ،<br />وآرزوهای بیکران<br />در خلق های تنگ!<br />دختران خیال آلاچیق نو<br />در آلاچیق هایی که صد سال !_<br />از زره جامه تان اگر بشکوفید<br />باد دیوانه<br />یال بلند اسب تمنا را<br />آشفته کرد خواهد...<br />_ _ _<br />دختران رود گل آلود!<br />دختران هزار ستون شعله، به طاق بلند دود!<br />دختران عشق های دور<br />روز سکوت و کار<br />شب های خستگی !<br />دختران روز<br />بی خستگی دویدن،<br />شب<br />سر شکستگی !_<br />در باغ راز و خلوت مرد کدام عشق!_<br />در رقص راهبانه شکرانه کدام<br />آتش زدای کام<br />بازوان فواره یی تان را<br />خواهید بر افراشت؟<br />_ _ _<br />افسوس!<br />موها، نگاه ها<br />به عبث<br />عطر لغات شاعر را تاریک می کنند.<br /><br />دختران رفت و امد<br />در دشت مه زده!<br />دختران شرم<br />شبنم<br />افتادگی<br />رمه!_<br />از زخم قلب آبائی<br />در سینه کدام شما خون چکیده است؟<br />....<br />لب های تان، کدام شما<br />لب های تان کدام<br />_ بگویید!_<br />در کام او شکفته ، نهان، عطر بوسه ئی؟<br /><br /><br /><br />شب های تار نم نم باران _که نیست کار_اکنون کدام یک ز شما<br />بیدار می مانید<br />در بستر خشونت نومیدی<br />در بستر فشرده دلتنگی<br />در بستر تفکر پر درد رازتان،<br />تا یاد آن _ که خشم و جسارت بود_<br />بدرخشاند<br />تا دیرگاه شعله اتش را<br />در چشم بازتان؟<br />_ _ _<br />بین شما کدام<br />_ بگویید!_<br />بین شما کدام<br />صیقل می دهد<br />سلاح آبائی را<br />برای<br />روز<br />انتقام؟<br /><br /><span style="color: rgb(255, 0, 0);font-size:100%;" >احمد شاملو</span><br /></span><div dir="rtl" style="text-align: right;"><br /></div>Unknownnoreply@blogger.com1tag:blogger.com,1999:blog-30401591.post-21146154541481767272009-06-20T13:34:00.004+02:002009-06-20T13:41:37.078+02:00جان ناقص تو مال خودت، رای کامل من هم مال خودم<span style="font-weight: bold;">آقا جان ما که قاتل نیستیم کاری به جان ناقص یا کامل کسی داشته باشیم.</span><br />شما فقط رای ما را پس بدید درست میشه.<br />یادتون باشه رای ما ناقابل نیست، برای تایید نظام هم نیست.<br />رای ما صدای ماست.<br />رای ما شرف ماست.<br />این تو بمیری از اون تو بمیریها نیست.Unknownnoreply@blogger.com2tag:blogger.com,1999:blog-30401591.post-76280756143400440092009-06-19T15:39:00.001+02:002009-06-19T15:41:46.943+02:00یازده میلیون<div dir="rtl" style="text-align: right;">آخر چطور میشود یازده میلیون رای تقلب کرد؟<br />والا سؤال ما هم همینه.<br /></div>Unknownnoreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-30401591.post-68101408920059702592009-06-19T00:59:00.002+02:002009-06-19T01:05:43.186+02:00لباس شخصیها را شناسایی کنیم<div dir="rtl" style="text-align: right;"><a href="http://lebasshakhsi.blogspot.com/">این وبلاگ</a> را از دست ندهید. یکی از حسنهای بزرگ حوادث اخیر حساس شدن (و امکان حساس کردن) مردم به پدیده لباس شخصیهاست. اینها اگر ببینند دارند شناسایی میشوند شدیدا دچار ریزش میشوند.<br /></div>Unknownnoreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-30401591.post-15509567014707502282009-06-18T19:47:00.002+02:002009-06-18T20:14:54.542+02:00غمها و لبخندها<div dir="rtl" style="text-align: right;">روزهای عجیبی است. در پسزمینهای از غمی سنگین و دلهرهای که یک آن رهایت نمیکند که مبادا باز هم جوانان وطن به خاک و خون بیافتند، لحظهای بغضی سنگین است و آنی لبخندی کوتاه بر لب آنگاه که دنیایی از ابتکار میبینی در شعاری ساده که جوانی بر تکه کاغذی بر سر دست گرفته.<br /><br />ببینید:<br /><br /><a href="http://www.facebook.com/home.php#/photo.php?pid=1773604&id=45061919453&ref=nf">سکوتم تا این حد کوبنده است، از فریادم بترس.</a><br /> <br /><a href="http://www.facebook.com/home.php#/photo.php?pid=1773625&id=45061919453&ref=nf">میزان رای ملت بود. یادش به خیر.</a><br /><br /><a href="http://www.facebook.com/home.php#/photo.php?pid=1773622&id=45061919453&ref=nf">بر لبانم سکوتی نقش بسته است که ایمان کفر بلرزد.</a><br /><br /><a href="http://www.facebook.com/home.php#/photo.php?pid=1773602&id=45061919453&ref=nf">بسیجی واقعی همت بود و باکری</a><br /><br /><br /></div>Unknownnoreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-30401591.post-52869522664190041112009-06-17T08:53:00.003+02:002009-06-20T12:58:20.162+02:00تحملیک نفر اول: تحمل عدم پیروزی کار آسانی نیست.<br />یک شهروند درجه دو: بعضی وقتها تحمل شکست دردسرش کمتر از ادعای پیروز شدنه.Unknownnoreply@blogger.com2tag:blogger.com,1999:blog-30401591.post-87726572889667775912009-06-16T02:25:00.002+02:002009-06-16T02:30:12.802+02:00تو یه دزدی، رای میدزدی<div dir="rtl" style="text-align: right;">امشب مثلن میخواستم زودتر بخوابم تا صبح سرکار کمتر سه کنم حالا ساعت 2:25 صبحه.<br />توی این هیروویری یکی هم اومده توی بالاترین لینک داده که خلاصه قاتل گربه های لس آنجلس پیدا شده.<br />خوبه به این کارآگاه زبردست بگیم بیاد کمک شورای نگهبان شاید قاتل رایهای ما هم پیدا شد.<br />میگم چه جالب میشه به شعارهای تظاهرات یک کم فرم ترانهای داده بشه مثلن:<br />تو یه دزدی، رای میدزدی<br />تو یه دزدی، رای میدزدی<br /><br /></div>Unknownnoreply@blogger.com3tag:blogger.com,1999:blog-30401591.post-3576510218034626222009-06-15T19:46:00.003+02:002009-06-15T21:24:43.508+02:00آقای ا.ن.، این قلم ادعای شرف داردآقای ا.ن.،<br /> آدم توی وبلاگ یک نفر که با اسم مستعار مینویسه، قشنگ هم مینویسه، یک اشتباه میبینه که قطعا به خاطر تند نوشتن پیش اومده، میاد با اسم مستعار برای طرف پیغام خصوصی بفرسته، هزار جور کلمات را بالا پایین میکنه که اون شخص برداشت منفی نکنه، آخر کار هم میبینه پیشونیش و کف دستهاش از شرم خیس عرق شده. اون وقت میاد میبینه یک بابایی به اسم رئیسجمهور یک مملکت به شهروندان همون مملکت در برابر تمام جهانیان میگه خس و خاشاک، کثافت، آشغال ...<br />آقای ا.ن، اگه روزی از مدیریت جهان فارق شدی یا فارقت کردند و گذرت از این ورا افتاد خوب توی تمام پستهای این وبلاگ نگاه کن، خواهی دید که اسم شما همیشه کامل ذکر شده و حتی از همین ا.ن. که مخفف طبیعی اسم سرکار هست استفاده نشده چه رسد به هزاران صفتی که بین مردم به آن مفتخر شدهای. ولی همین بالا را نگاه کن، به خاطر نقل دوکلمه از درافشانیهای سرکار، این محل به کلماتی آلوده شده که همیشه سعی شده بود از اونها اجتناب بشه.<br />آقای ا.ن.، شما کار من را راحت کردی و از این به بعد اسم شما در اینجا به شکل همون مخفف طبیعی اون نوشته خواهد شد. البته امیدوارم به همین زودیها نیازی نباشد دیگر اسمی از شما برده شود، چه کامل، چه مخفف، چه با هزارانی صفتی که این ملت طناز برای شما ساخته است و برازنده شماست. ولی این قلم به خاطر آلوده شدن به کلماتی که مجبور شده از شما نقل کند ادعای شرف دارد.<br />راستی این دختر خانم شونزده ساله نابغه که توی آشپزخونهشون انرژی اتمی تولید کرده بود نمیتونه یک ستگاهی بسازه که زمان رو چند سالی به عقب ببره؟ یا مثلا بعضی چیزها رو از حافظه تاریخ پاک کنه؟ یک کشوری هست که هم تاریخ داره، هم ادبیات داره، هم هنر و هنرمندان نامی داشته و داره، هم شهروندان فرهیخته و با شرف و با ادب کم نداره، هم میشه به آیندهش امیدها بست. مردم این کشوره فکر میکنن این اواخر بدجوری مغبون شدن و اینه که دوست دارن اگه بشه یک کم از بی ادبیها و لودگیهایی و آلودگیهای کلامی را که یک بابایی به نام کشورشون مرتکب شده یه جورایی اصلاح کنن. آخه بی ادبی توی این کشوره خیلی بده، برای همین هم توی مدرسه به بچههاشون یاد میدن: ادب مرد به ز دولت اوست.Unknownnoreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-30401591.post-77160270290637925362009-06-10T22:36:00.004+02:002009-06-10T22:45:17.689+02:00مدرک زن رقیب مهمتره یا وزیر خودت آخه؟<div dir="rtl" style="text-align: right;">آخه احمقجان به جای اینکه حالا این همه خود فوق کارشناست و هواداران کارشناست روی مدرک خانم پرفسور تحقیق و تفحص کنید، روی مدرک کسی که میخواست وزیر خودت بشه این حساسیت رو نشون میدادی.<br /></div>Unknownnoreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-30401591.post-17141646421486463372009-06-08T18:27:00.007+02:002009-06-08T23:20:27.739+02:00به هوش باشیم، انتخابات اینبار بیشتر مهندسی شده استآقایان و خانمهای وبلاگنویس و وبلاگخوان، بالاترین بازهای محترم، دوستانی که ایکی ثانیه آخرین ف..ر شکن را نصب میکنید و خودتان را آپ-دیت میکنید، حضراتی که جیگرتون از فاشگویی موسوی حال اومده و نتیجه آخرین نظرسنجی ته دلهاتون را حسابی قرص کرده، خوب دقت کنید، این عین گفتگوی منِ فرنگنشین با یکی از نزدیکان که در حاشیه یکی از شهرها در ایران زندگی میکند است:<br /><br /><span style="font-weight: bold;">- خب، از انتخابات چه خبر؟</span><br /><span style="font-weight: bold;">+ اینجا همه به احمدینژاد رای میدن، یک نفر هم به اونای دیگه رای نمیده.</span><br /><span style="font-weight: bold;">- آخه چرا؟ دلیلش چیه؟</span><br /><span style="font-weight: bold;">+ اول این که اینجا فقط برای اون تبلیغ میشه. توی خونه خود ما هر روز صدتا برگه تبلیغاتی از اون میندازن. ما تقریبن هیچ تبلیغی از اونای دیگه ندیدیم. گاهی هم اسم موسوی میاد ولی تقریبن همه با احمدینژادن.</span><br /><span style="font-weight: bold;">- آخه برای چی؟</span><br /><span style="font-weight: bold;">+ خب اینجا هر خونوادهای براش نامه نوشته براشون پول فرستانده. یکی دخترش عروسی داشته، یکی مادرش مریض بوده یکی مشکل دیگهای داشته. خلاصه هرکس مشکلی داشته کمکش کرده. </span><br /><span style="font-weight: bold;">- یعنی همه نامه نوشتن؟</span><br /><span style="font-weight: bold;">+ خب وقتی برای یکی پول میفرسته اون میاد با آب و تاب برای دیگران تعریف مینکه. اونا هم میگن چرا ما نه؟ اونا هم میرن نامه مینویسن.</span><br /><span style="font-weight: bold;">- در جواب همه نامهها هم پول برستاده؟</span><br /><span style="font-weight: bold;">+ نه، میشه گفت برای اونایی که واقعن احتیاج داشتن پول فرستاده. مثلا هرکس واقعا دختر شوهر میداده یا برای پسرش زن میگرفته صدهزار تومن گیرش اومده. اونایی که مشکلات کوچکتر دیگه داشتن پنجاه هزار تومن. البته بودهاند کسانی که بچههاشون کار خیر داشتهاند ولی خودشون درآمدی دارند. برای اینها معمولا چیزی نفرستاده. میشه گفت پول دادنش حساب و کتاب داشته. مثلا این همسایه سر کوچه ما که برای پسرش زن گرفته براش نامه نوشته، اونم براشون صدهزار تومن فرستاده. حالا از یک ماه پیش اون یکی پسرش از ما قول گرفته که روز انتخابات همه با هم بریم به احمدینژاد رای بدیم.</span><br /><span style="font-weight: bold;">- مگه شما هم پول گرفتین؟</span><br /><span style="font-weight: bold;">+ نه خب ولی ما هم گفتیم حالا که آدم خوبیه و به این بنده خداها کمک کرده چرا نریم بهش رای بدیم.</span><br /><span style="font-weight: bold;">- ولی این که یه جور رشوه دادن برای خرید رای مردمه.</span><br /><span style="font-weight: bold;">+ خلاصه اینجا که اینجوری هستش. حالا به نظر تو آدم به کی رای بده خوبه؟</span><br /><span style="font-weight: bold;">- خب اقلا یکی که با پول خود آدم رای خودشو نمیخره. مثلن این موسوی.</span><br /><span style="font-weight: bold;">+ این همسایهای که بهت گفتم یکی از بچههاش با من همکاره. تا حالا صد بار از من و بقیه قول گرفته با هم بریم به احمدینژاد رای بدیم. همه هم قبول کردن.</span><br /><span style="font-weight: bold;">- آخه رای دادن که اینجوری نمیشه. آدم باید کاندیداها رو بشناسه، از برنامههاشون خبر داشته باشه. آخه ...</span><br /><span style="font-weight: bold;">+ اینجا که از این خبرا نیست. همه فقط احمدینژاد رو میشناسن که آدم خوبیه و به داد فقرا میرسه.</span><br /><span style="font-weight: bold;"> - یعنی ملت همه پولکی شدن رفته؟ حالا تو خودت چی؟ میری بهش رای میدی؟</span><br /><span style="font-weight: bold;">+ گفتم که این بابا از مدتها پیش پیله کرده که بریم با هم رای بدیم. ضایع میشه اگه نریم.</span><br /><span style="font-weight: bold;">- خب برو یه جای دیگه رای بده بعدش هم مثلا بگو رفتی مهمونی همون جا هم رای دادی به احمدینژاد.</span><br /><span style="font-weight: bold;">+ حالا شاید هم همین کارو کردم ولی این همکاره حتما ناراحت میشه. خیلی اصرار داره همه بچهها با هم بریم رای بدیم.</span><br /><span style="font-weight: bold;">- حتما بهش یک چیزی میماسه که اینقدر تلاش میکنه.</span><br /><span style="font-weight: bold;">+ شاید هم. البته فقط این نیست. این بچههای کوچولو رو چی میگی که میای سوار اتوبوس بشی یک بار ازت قول میگیرن به احمدینژاد رای بدی، میخوای پیاده بشی یک بار دیگه. بعضیهاشون اونقدر پیله هستند که به آدم قسم هم میدن. بعضی وقتها بعضی از این بچهها بال چادر خانوما رو میگرن تا بیست متر دنبالشون میرن و به جون بچههاشون قسمشون میدن که حتمن به احمدینژاد رای بدن.</span><br /><span style="font-weight: bold;">- عجب بساطی شده پس. یعنی این بچهها که خودشون سن رای دادنشون نیست؟</span><br /><span style="font-weight: bold;">+ آره خب، اونم خیلی جدی و پیله.</span><br /><span style="font-weight: bold;">- حتمن به اینا هم یه چیزی میدن.</span><br /><span style="font-weight: bold;">+ احتمالا. خلاصه اوضاع جوری شده که اونی که نمیدونه به کی رای بده میگه خب همه به این رای میدن من هم مثل همه. مغازهها هم که دربست فقط برای احمدینژاد تبلیغ میکنن. میری ماست بخری یک بار توجیه میشی به کی رای بدی، میری نون بگیری یه بار دیگه.</span><br /><span style="font-weight: bold;">- یعنی مردم مشکلی ندارن و همه از اوضاع راضی هستن؟</span><br /><span style="font-weight: bold;">+ نه، راضی نیستن. مردم مشکل زیاد دارن ولی میگن احمدینژاد به مردم کمک میکنه. راستش ما که ازش حوشمون نمیاد ولی به نظر میاد همه دارن بهش رای میدن.</span><br /><span style="font-weight: bold;">- حالا شما برید به کس دیگهای رای بدید از شر این بابا خلاص بشیم.</span><br /><span style="font-weight: bold;">+ باشه ولی رای ما کاری نمیکنه. دارم بهت میگم بچه نیم وجبی ایستاده سر ایستگاه اتوبوس با التماس براش رای جمع میکنه.</span><br /><span style="font-weight: bold;">- حالا همه جا هم اینطوری نیست. خیلی جاها هم اصلن به اون رای نمیدن.</span><br /><span style="font-weight: bold;">+ والا اینجا که اینجوریاس.</span><br /><br />دوست من، تار شبکه خرید رای تا این حد در پود بخشهای تهیدستتر و حاشیههای پرجمعیت شهرها تنیده شده. خانوادههای بیبضاعت به دقت کمک شبکه گسترده بسیج محلات شناسایی شده و کمکهای نقدی به دستشان رسیده. مهندسین انتخابات که در دور قبل فقط به بودجه سپاه تکیه داشتند حالا بودجه کل مملکت را در اختیار دارند آنهم با قیمت نفتی که تا دویست دلار هم رسید.<br />شاید از بدبینی من باشه بعد از این گفتگو ولی من حتی به این فکر میکنم که این نظرسنجیها که وضع احمدینژاد را روز به روز خرابتر نشون میدن بخشی از همان مهندسی انتخابات است تا عدهای را خام کنند.<br />باید بپذیریم که دنیای مجازی ما را بدجور از واقعیتهای جامعه خودمان دور کرده است. کشور ما عملا به دو بخش تقسیم شده که فرسنگها از هم دور افتادهاند طوری که اصلا همدیگر را نمیبینند. آقای احمدینژاد و تیمش با زیرکی تمام بخش فراموش شده را دربست در اختیار گرفته و فقط یک معجزه میتواند او را با این منبع عظیمی که در اختیار دارد شکست دهد. <br />باید تکانی به خودمان بدهیم، رای هموطنانمان را از چنگ گروهی که جز آیندهای تاریکتر برایشان تدارک ندیدهاند بیرون بکشیم. تا دیر نشده باید کاری کرد حتی اگر تغییر نظر یک نفر باشد با همان سماجتی که آن کودکان خردسال برای احمدینژاد میکنند.Unknownnoreply@blogger.com1tag:blogger.com,1999:blog-30401591.post-32173123701096896052009-04-28T08:21:00.005+02:002009-04-28T09:24:21.833+02:00از حوزه تا هامبورگ<div dir="rtl" style="text-align: right;"><br /></div><div style="text-align: justify;"><a onblur="try {parent.deselectBloggerImageGracefully();} catch(e) {}" href="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEhWcSzROT-oWmVOguO7Z24kxoWhCSrdbz9qOQekgDw8cOePEwnmCYhNW-ou5j3WYBAtA9m2vaywxcaOBMfFgp8Gv-oFLw6UeomzebfyQIGgpE8gkTPJ7PccaDjp84cmMHJ5gMxUUA/s1600-h/DW-Houzeh.jpg"><img style="margin: 0pt 10px 10px 0pt; float: left; cursor: pointer; width: 194px; height: 143px;" src="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEhWcSzROT-oWmVOguO7Z24kxoWhCSrdbz9qOQekgDw8cOePEwnmCYhNW-ou5j3WYBAtA9m2vaywxcaOBMfFgp8Gv-oFLw6UeomzebfyQIGgpE8gkTPJ7PccaDjp84cmMHJ5gMxUUA/s400/DW-Houzeh.jpg" alt="" id="BLOGGER_PHOTO_ID_5329623782675462706" border="0" /></a>اگر به این <a href="http://www.dw-world.de/dw/article/0,,4190851,00.html?maca=per-rss-per-all-1491-rdf">لینک </a>بروید به منظره بدیعی از دو تصویر روبرو بر خواهید خورد.<br />تصویر اول مثلا تصویری است از یک کلاس دخترانه به سبک حوزه و در همان صفحه تصویر دوم هم دیده میشود که مربوط است به مسابقه دو ماراتون در هامبورگ.<br />داشتم فکر میکردم اگر نمایش این دو تصویر در یک صفحه بر اساس یک ابتکار است که باید بنازیم به این سلیقه. اگر هم اتفاقی است که باید بنالیم به حال جونان وطن که حضرات دارند عمق روحشان را خراش میدهند.<br /></div><br /><br /><br /><a onblur="try {parent.deselectBloggerImageGracefully();} catch(e) {}" href="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEizrlrwLS7U-MK1AJ6brIv3kx322CSRp-5UFjHV8egMqAVCVYHvgys5NsMWiDLMtmBLhn0JNDkKkIHsLpe7As7n-CUaJjWH0ZAoKhCkwlEjys3FZB7c-FSnn8bbMe4jr73WdVswRw/s1600-h/DW-maraton.jpg"><img style="margin: 0pt 10px 10px 0pt; float: left; cursor: pointer; width: 194px; height: 110px;" src="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEizrlrwLS7U-MK1AJ6brIv3kx322CSRp-5UFjHV8egMqAVCVYHvgys5NsMWiDLMtmBLhn0JNDkKkIHsLpe7As7n-CUaJjWH0ZAoKhCkwlEjys3FZB7c-FSnn8bbMe4jr73WdVswRw/s400/DW-maraton.jpg" alt="" id="BLOGGER_PHOTO_ID_5329627264242295042" border="0" /></a><br /><br /><br /><div dir="rtl" style="text-align: right;"><br /></div>Unknownnoreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-30401591.post-50090228159984393822008-11-08T19:52:00.003+01:002008-11-08T21:37:27.257+01:00اگر نامزد نیستید لااقل کاندیدا باشید ولی هرگز کاندید نشوید.<div style="text-align: right;" dir="rtl">من نمیدونم کدوم شیر میهن خوردهای (کی گفته همه شیر پاک خوردن؟) اولین بار سوادش قلمبه شده و کلمهی بیعیب و نقص نامزد را با کلمه <span style="font-size:130%;"><span style="font-weight: bold;">کاندیدا </span></span>جایگزین کرده. شاید هم قصد ایشون خیر بوده و خواسته ابهامزدایی کرده باشه تا ملت به هر مناسبتی بیخودی یاد دوران خوشی که بعدن معلوم شد شروع بزرگترین اشتباه زندگیشون (با شما نستم البته) بوده نیفتن.<br />خب در هر حال این کلمه بیچاره در ورودش به زبان فارسی خیلی کامروا نبوده و ملت به شکل فراگیری به جای اون از کلمه <span style="font-size:130%;"><span style="font-weight: bold;">کاندید</span></span> استفاده می کنند که در زبان اصلی به هیچ وجه معنی نامزدی و نامزد شدن و نامزد کردن و غیره نمیده. مثلن <a href="http://www.thefreedictionary.com/candid">اینجا </a>نوشته candid یعنی آدم صافوصادق و روراست و رک و اینا که ربطی به نامزدی و عواقب و عوارض اون نداره.<br />در این زمینه باید از برگزار کنندگان مسابقه وبلاگ رادیو آلمان (<a href="http://www.thebobs.com/index.php?l=fa&s=1155503109924847OMDFOOVR-NONE">BoB</a>) که این غلط مصطلح را در سایتشون استفاده کردند و به <a href="http://www.google.de/search?q=%DA%A9%D8%A7%D9%86%D8%AF%DB%8C%D8%AF+%D8%A8%D8%B1%D8%AA%D8%B1%DB%8C%D9%86+%D9%88%D8%A8%D9%84%D8%A7%DA%AF+%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C&ie=utf-8&oe=utf-8&aq=t&rls=org.mozilla:en-US:official&client=firefox-a">اشاعه </a>آن کمک کرده و اسباب استفاده آن علیالخصوص توسط نامزدهای محترم ( <a href="http://sainttouka.blogfa.com/">+</a> <a href="http://aghaejaze.wordpress.com/2008/10/27/bobs/">+</a> <a href="http://ellize.blogspot.com/2008/10/blog-post_28.html">+</a> ) و <span style="text-decoration: underline;"></span>شدند تشکر کرد که باعث شدند این کلمه در این چند وقته اینقدر روی اعصاب ضعیف ما راه بره تا ما به نوشتن این چند کلمه مبادرت ورزیم.<br />راستش هرچی فکر کردیم دیدیم عمرن درست نباشه یک نفر به جای اینکه نامزد بشه یا اقلن کاندیدا بشه، بیاد کاندید بشه و بعد برنده جایزه بهترین وبلاگ فارسی را هم ببره.<br /><br /></div>Unknownnoreply@blogger.com8tag:blogger.com,1999:blog-30401591.post-18522221446274794002008-11-04T00:11:00.000+01:002008-11-04T01:25:11.526+01:00حافظ و سعدی و اتفاقات اخیر زمانه<div style="text-align: justify;">والله ما <a href="http://balouch.blogspot.com/2008/11/blog-post_03.html">نه سر پیازیم، نه ته پیاز</a>، ولی دوست داریم به این <a href="http://sibiltala.blogspot.com/2008/11/blog-post_8824.html">آق مهدی</a> بگیم<span style="font-size:180%;"> </span><span style="font-size:100%;">داداشِ</span> من اشکال کار از همین اسمی هست که خودت اونوقتا که هنوز اینترفیسها مستر-اسلیوی نشده بود انتخاب کردی. میگی نه، ببین ملت هفتصد هشتصد سال پیش چی از دست زمانه میکشیدند:<br /><br /><span style="font-weight: bold;font-size:130%;" >حافظ لسانالغیب:</span><br /> <br />در این <span style="font-weight: bold;">زمانه </span><a href="http://www.doomdam.com/archives/000507.php">رفیقی </a>که خالی از خلل است<br />صراحی می ناب و سفینه غزل است<br /><br />----------------<br /><br />غم زمانه که <a href="http://zamaneh.malakut.org/">هیچش کران نمیبینم</a><br />دواش جز می چون ارغوان نمیبینم<br /><br />----------------<br /><br />معاشران ز حریف شبانه یاد آرید<br />حقوق بندگی مخلصانه یاد آرید<br />...<br />نمیخورید زمانی غم وفاداران<br /><a href="http://www.aavang.ir/weblog/2008/10/posts_501.html#more">ز بیوفایی دور زمانه یاد آرید</a><br /><br />----------------<br /><br />بخت از دهان دوست نشانم نمیدهد<br />دولت خبر ز راز نهانم نمیدهد<br />...<br />شکر به صبر دست دهد عاقبت ولی<br /><a href="http://maroufi.malakut.org/archives/2008/10/post_352.shtml">بدعهدی زمانه زمانم نمیدهد</a><br /><br />----------------<br /><br />کی بود در <span style="font-weight: bold;">زمانه </span>وفا <span style="font-weight: bold;">جام </span>می بیار<br />تا من حکایت جم و کاووس کی کنم<br /><br />----------------<br /><br /><span style="font-weight: bold;">زمانه </span>هیچ نبخشد که بازنستاند<br />مجو ز سفله مروت که شیئه لا شی<br /><br />----------------<br /><br />ز <a href="http://zamaaneh.com/news/2008/10/post_6842.html"><span style="font-weight: bold;">انقلاب زمانه</span></a> عجب مدار که چرخ<br />از این فسانه هزاران هزار دارد یاد<br /><br /><br /><span style="font-weight: bold;font-size:130%;" > سعدی علیهالرحمه:</span><br /><br />غم <span style="font-weight: bold;">زمانه </span>خورم یا فراق یار کشم<br /> به طاقتی که ندارم کدام بار کشم<br /><br />----------------<br /><br />عقلم بدزد لختی چند اختیار دانش<br />هوشم ببر زمانی تا کی غم <span style="font-weight: bold;">زمانه</span><br /><br /><br /><table style="padding: 1px; font-size: 110%; line-height: 7mm;"><tbody></tbody></table><br /></div>Unknownnoreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-30401591.post-44831948392682374032008-10-26T17:10:00.001+01:002008-10-26T18:11:50.637+01:00ساعت املاء و انشاء در سایت زمانه<div style="text-align: right;"><br /><br /></div><div style="text-align: right;"><!--[if gte mso 9]><xml> <w:worddocument> <w:view>Normal</w:View> <w:zoom>0</w:Zoom> <w:punctuationkerning/> <w:validateagainstschemas/> <w:saveifxmlinvalid>false</w:SaveIfXMLInvalid> <w:ignoremixedcontent>false</w:IgnoreMixedContent> <w:alwaysshowplaceholdertext>false</w:AlwaysShowPlaceholderText> <w:compatibility> <w:breakwrappedtables/> <w:snaptogridincell/> <w:wraptextwithpunct/> <w:useasianbreakrules/> <w:dontgrowautofit/> </w:Compatibility> <w:browserlevel>MicrosoftInternetExplorer4</w:BrowserLevel> </w:WordDocument> </xml><![endif]--><!--[if gte mso 9]><xml> <w:latentstyles deflockedstate="false" latentstylecount="156"> </w:LatentStyles> </xml><![endif]--><style> <!-- /* Style Definitions */ p.MsoNormal, li.MsoNormal, div.MsoNormal {mso-style-parent:""; margin:0cm; margin-bottom:.0001pt; mso-pagination:widow-orphan; font-size:12.0pt; font-family:"Times New Roman"; mso-fareast-font-family:"Times New Roman"; mso-ansi-language:DE;} @page Section1 {size:612.0pt 792.0pt; margin:72.0pt 90.0pt 72.0pt 90.0pt; mso-header-margin:36.0pt; mso-footer-margin:36.0pt; mso-paper-source:0;} div.Section1 {page:Section1;} --> </style><!--[if gte mso 10]> <style> /* Style Definitions */ table.MsoNormalTable {mso-style-name:"Table Normal"; mso-tstyle-rowband-size:0; mso-tstyle-colband-size:0; mso-style-noshow:yes; mso-style-parent:""; mso-padding-alt:0cm 5.4pt 0cm 5.4pt; mso-para-margin:0cm; mso-para-margin-bottom:.0001pt; mso-pagination:widow-orphan; font-size:10.0pt; font-family:"Times New Roman"; mso-ansi-language:#0400; mso-fareast-language:#0400; mso-bidi-language:#0400;} </style> <![endif]--> <p class="MsoNormal" dir="rtl" style="text-align: right; direction: rtl; unicode-bidi: embed;"><span lang="AR-SA" style="font-size:100%;">داشتم توی سایت زمانه خبر <a href="http://zamaaneh.com/news/2008/10/_35_2.html">تصادف زنجیرهای در اتوبان تهران-قم</a> رو میخوندم:<o:p></o:p></span></p> <p class="MsoNormal" dir="rtl" style="text-align: right; direction: rtl; unicode-bidi: embed;"><i><span lang="AR-SA" style="font-size:14;"><o:p> </o:p></span></i></p> <p class="MsoNormal" dir="rtl" style="text-align: right; direction: rtl; unicode-bidi: embed;"><span style="font-size:100%;"><i><span lang="AR-SA"><br /></span></i></span></p><p class="MsoNormal" dir="rtl" style="text-align: right; direction: rtl; unicode-bidi: embed;"><span style="font-size:100%;"><i><span lang="AR-SA">بنا بر این گزارش یکی از مسئولان پلیس راه، علت وقوع این حادثه را انحراف به چپ یک دستگاه خودرو </span></i><i><span lang="FA">۲۰۶</span></i><b><i><span lang="AR-SA"> پیشبینی</span></i></b><i><span lang="AR-SA"> کرده است.<o:p></o:p></span></i></span></p> <p class="MsoNormal" dir="rtl" style="text-align: right; direction: rtl; unicode-bidi: embed;"><span lang="FA" style="font-size:100%;"><o:p> </o:p></span></p> <p class="MsoNormal" dir="rtl" style="text-align: right; direction: rtl; unicode-bidi: embed;"><span lang="FA" style="font-size:100%;"><br /></span></p><p class="MsoNormal" dir="rtl" style="text-align: right; direction: rtl; unicode-bidi: embed;"><span lang="FA" style="font-size:100%;">یعنی پلیس ایران چنان تجهیزات پیشرفتهای دارد که علت تصادف را پیشبینی میکند؟ بابا ایول! توی دهات ما دست بالا بتونن ارزیابی کنن اینجور چیزا رو.<o:p></o:p></span></p> <p class="MsoNormal" dir="rtl" style="text-align: right; direction: rtl; unicode-bidi: embed;"><span lang="FA" style="font-size:100%;"><o:p> </o:p></span></p> <p class="MsoNormal" dir="rtl" style="text-align: right; direction: rtl; unicode-bidi: embed;"><span style="font-size:100%;"><i><span lang="AR-SA"><br /></span></i></span></p><p class="MsoNormal" dir="rtl" style="text-align: right; direction: rtl; unicode-bidi: embed;"><span style="font-size:100%;"><i><span lang="AR-SA">خبرگزاری ایسنا امروز جمعه به نقل از سرهنگ علیرضا اسماعیلی گزارش داد که</span></i></span><span style="font-size:100%;"><i><span dir="ltr" lang="AR-SA"> </span></i><i><span lang="AR-SA">بر اساس آمارها، انحراف به چپ، توجه نكردن به جلو و تخطی از سرعت <b>مطمئنه</b></span></i></span><span style="font-size:100%;"><i><span dir="ltr" lang="AR-SA"> </span></i><i><span lang="AR-SA">بیشترین علل وقوع این تصادفها در این مدت بوده است</span></i></span><span style="font-size:100%;"><i><span dir="ltr" lang="DE">.</span></i><i><span lang="AR-SA"><o:p></o:p></span></i></span></p> <p class="MsoNormal" dir="rtl" style="text-align: right; direction: rtl; unicode-bidi: embed;"><span style="font-size:100%;"><i><span lang="AR-SA"><o:p> </o:p></span></i></span></p> <p class="MsoNormal" dir="rtl" style="text-align: right; direction: rtl; unicode-bidi: embed;"><span lang="AR-SA" style="font-size:100%;"><br /></span></p><p class="MsoNormal" dir="rtl" style="text-align: right; direction: rtl; unicode-bidi: embed;"><span lang="AR-SA" style="font-size:100%;">حالا تابلو این سرعت مطمئنه چه شکلی هست؟ </span><span dir="ltr" lang="DE" style="font-size:100%;"><o:p></o:p></span></p> <p class="MsoNormal" dir="rtl" style="text-align: right; direction: rtl; unicode-bidi: embed;"><span lang="FA" style="font-size:100%;">ظاهراً نیروی انتظامی از یک دیکشنری فارسی به زبان یعجوج و معجوج استفاده میکنه. خبرنویسی هم که یعنی کپی پیست. پس این من خواننده هستم که باید زودتر برم زبان معجوج یاد بگیرم. <span style=""> </span><span style=""> </span><o:p></o:p></span></p> <p class="MsoNormal" dir="rtl" style="text-align: right; direction: rtl; unicode-bidi: embed;"><span lang="FA" style="font-size:100%;"><o:p> </o:p></span></p> <p class="MsoNormal" dir="rtl" style="text-align: right; direction: rtl; unicode-bidi: embed;"><span style="font-size:100%;"><i><span lang="AR-SA"><br /></span></i></span></p><p class="MsoNormal" dir="rtl" style="text-align: right; direction: rtl; unicode-bidi: embed;"><span style="font-size:100%;"><i><span lang="AR-SA">بر اساس آمار سالانه نزدیک به </span></i><i><span lang="FA">۳۰</span></i><i><span lang="AR-SA"> هزار نفر در <b>جادهای</b> ایران کشته می شوند</span></i></span><span style="font-size:100%;"><i><span dir="ltr" lang="DE">.</span></i><i><span lang="AR-SA"><o:p></o:p></span></i></span></p> <p class="MsoNormal" dir="rtl" style="text-align: right; direction: rtl; unicode-bidi: embed;"><span lang="FA" style="font-size:100%;"><o:p> </o:p></span></p> <p class="MsoNormal" dir="rtl" style="text-align: right; direction: rtl; unicode-bidi: embed;"><span lang="FA" style="font-size:100%;"><br /></span></p><p class="MsoNormal" dir="rtl" style="text-align: right; direction: rtl; unicode-bidi: embed;"><span lang="FA" style="font-size:100%;">یک چیزی جا افتاده، سخت نگیریم.<o:p></o:p></span></p> <p class="MsoNormal" dir="rtl" style="text-align: right; direction: rtl; unicode-bidi: embed;"><span lang="FA" style="font-size:100%;"><o:p> </o:p></span></p> <p class="MsoNormal" dir="rtl" style="text-align: right; direction: rtl; unicode-bidi: embed;"><span style="font-size:100%;"><i><span lang="AR-SA"><br /></span></i></span></p><p class="MsoNormal" dir="rtl" style="text-align: right; direction: rtl; unicode-bidi: embed;"><span style="font-size:100%;"><i><span lang="AR-SA">...این <b>موضوع</b> در ایران دومین عامل مرگ و میر اعلام شده است</span></i></span><span style="font-size:100%;"><i><span dir="ltr" lang="DE">.</span></i><i><span lang="AR-SA"><o:p></o:p></span></i></span></p> <p class="MsoNormal" dir="rtl" style="text-align: right; direction: rtl; unicode-bidi: embed;"><span style="font-size:100%;"><i><span lang="AR-SA"><o:p> </o:p></span></i></span></p> <p class="MsoNormal" dir="rtl" style="text-align: right; direction: rtl; unicode-bidi: embed;"><span lang="FA" style="font-size:100%;"><br /></span></p><p class="MsoNormal" dir="rtl" style="text-align: right; direction: rtl; unicode-bidi: embed;"><span lang="FA" style="font-size:100%;">و این موضوع در دو پاراگراف بالاتر هم ذکر شد.<o:p></o:p></span></p> <p class="MsoNormal" dir="rtl" style="text-align: right; direction: rtl; unicode-bidi: embed;"><span style="font-size:100%;"><i><span lang="FA"><o:p> </o:p></span></i></span></p> <p class="MsoNormal" dir="rtl" style="text-align: right; direction: rtl; unicode-bidi: embed;"><span lang="FA" style="font-size:14;"><span style="font-size:100%;"><br /></span></span></p><p class="MsoNormal" dir="rtl" style="text-align: right; direction: rtl; unicode-bidi: embed;"><span lang="FA" style="font-size:14;"><span style="font-size:100%;">وقتی این جور خبرنویسی را در سایت زمانه میبینم نگران میشم که کم کم نوبت سوتیهایی از نوع سوتیهای برنانیوز و فارس و بقیه هم بشه.</span><o:p></o:p></span></p> </div>Unknownnoreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-30401591.post-9107584044653513832008-10-24T23:31:00.005+02:002008-10-25T00:57:30.542+02:00قوانینی که نیوتن از قلم انداخت<div dir="rtl" style="text-align: right;"><!--[if gte mso 9]><xml> <w:worddocument> <w:view>Normal</w:View> <w:zoom>0</w:Zoom> <w:punctuationkerning/> <w:validateagainstschemas/> <w:saveifxmlinvalid>false</w:SaveIfXMLInvalid> <w:ignoremixedcontent>false</w:IgnoreMixedContent> <w:alwaysshowplaceholdertext>false</w:AlwaysShowPlaceholderText> <w:compatibility> <w:breakwrappedtables/> <w:snaptogridincell/> <w:wraptextwithpunct/> <w:useasianbreakrules/> <w:dontgrowautofit/> </w:Compatibility> <w:browserlevel>MicrosoftInternetExplorer4</w:BrowserLevel> </w:WordDocument> </xml><![endif]--><!--[if gte mso 9]><xml> <w:latentstyles deflockedstate="false" latentstylecount="156"> </w:LatentStyles> </xml><![endif]--><style> <!-- /* Style Definitions */ p.MsoNormal, li.MsoNormal, div.MsoNormal {mso-style-parent:""; margin:0cm; margin-bottom:.0001pt; mso-pagination:widow-orphan; font-size:12.0pt; font-family:"Times New Roman"; mso-fareast-font-family:"Times New Roman"; mso-ansi-language:DE;} @page Section1 {size:612.0pt 792.0pt; margin:72.0pt 90.0pt 72.0pt 90.0pt; mso-header-margin:36.0pt; mso-footer-margin:36.0pt; mso-paper-source:0;} div.Section1 {page:Section1;} --> </style><!--[if gte mso 10]> <style> /* Style Definitions */ table.MsoNormalTable {mso-style-name:"Table Normal"; mso-tstyle-rowband-size:0; mso-tstyle-colband-size:0; mso-style-noshow:yes; mso-style-parent:""; mso-padding-alt:0cm 5.4pt 0cm 5.4pt; mso-para-margin:0cm; mso-para-margin-bottom:.0001pt; mso-pagination:widow-orphan; font-size:10.0pt; font-family:"Times New Roman"; mso-ansi-language:#0400; mso-fareast-language:#0400; mso-bidi-language:#0400;} </style> <![endif]--> <p class="MsoNormal" dir="rtl" style="text-align: right; direction: rtl; unicode-bidi: embed;"><span lang="FA" style="font-size:100%;"><span style="font-weight: bold;">قانون صف:</span><o:p></o:p></span></p> <p class="MsoNormal" dir="rtl" style="text-align: right; direction: rtl; unicode-bidi: embed;"><span lang="FA" style="font-size:100%;">اگر شما از یک صف به صف دیگری رفتید، سرعت صف قبلی بیشتر از صف فعلی خواهد شد.<o:p></o:p></span></p> <p class="MsoNormal" dir="rtl" style="text-align: right; direction: rtl; unicode-bidi: embed;"><span lang="FA" style="font-size:100%;"><o:p> </o:p></span></p> <p class="MsoNormal" dir="rtl" style="text-align: right; direction: rtl; unicode-bidi: embed;"><span lang="FA" style="font-size:100%;"><br /></span></p><p class="MsoNormal" dir="rtl" style="text-align: right; direction: rtl; unicode-bidi: embed;"><span lang="FA" style="font-size:100%;"><span style="font-weight: bold;">قانون تلفن:</span><o:p></o:p></span></p> <p class="MsoNormal" dir="rtl" style="text-align: right; direction: rtl; unicode-bidi: embed;"><span lang="FA" style="font-size:100%;">اگر شما شمارهای را اشتباه گرفتید، آن شماره هیچگاه اشغال نخواهد بود.<o:p></o:p></span></p> <p class="MsoNormal" dir="rtl" style="text-align: right; direction: rtl; unicode-bidi: embed;"><span lang="FA" style="font-size:100%;"><o:p> </o:p></span></p> <p class="MsoNormal" dir="rtl" style="text-align: right; direction: rtl; unicode-bidi: embed;"><span lang="FA" style="font-size:100%;"><br /></span></p><p class="MsoNormal" dir="rtl" style="text-align: right; direction: rtl; unicode-bidi: embed; font-weight: bold;"><span lang="FA" style="font-size:100%;">قانون تعمیر:<o:p></o:p></span></p> <p class="MsoNormal" dir="rtl" style="text-align: right; direction: rtl; unicode-bidi: embed;"><span lang="FA" style="font-size:100%;">بعد از این که دستتان حسابی گریسی شد، بینی شما شروع به خارش خواهد کرد.<o:p></o:p></span></p> <p class="MsoNormal" dir="rtl" style="text-align: right; direction: rtl; unicode-bidi: embed;"><span lang="FA" style="font-size:100%;"><o:p> </o:p></span></p> <p class="MsoNormal" dir="rtl" style="text-align: right; direction: rtl; unicode-bidi: embed;"><span lang="FA" style="font-size:100%;"><br /></span></p><p class="MsoNormal" dir="rtl" style="text-align: right; direction: rtl; unicode-bidi: embed; font-weight: bold;"><span lang="FA" style="font-size:100%;">قانون کارگاه:<o:p></o:p></span></p> <p class="MsoNormal" dir="rtl" style="text-align: right; direction: rtl; unicode-bidi: embed;"><span lang="FA" style="font-size:100%;">اگر چیزی از دستتان افتاد، قطعاً به پرتترین گوشه ممکن خواهد خزید.<o:p></o:p></span></p> <p class="MsoNormal" dir="rtl" style="text-align: right; direction: rtl; unicode-bidi: embed;"><span lang="FA" style="font-size:100%;"><o:p> </o:p></span></p> <p class="MsoNormal" dir="rtl" style="text-align: right; direction: rtl; unicode-bidi: embed;"><span lang="FA" style="font-size:100%;"><br /></span></p><p class="MsoNormal" dir="rtl" style="text-align: right; direction: rtl; unicode-bidi: embed; font-weight: bold;"><span lang="FA" style="font-size:100%;">قانون معذوریت:<o:p></o:p></span></p> <p class="MsoNormal" dir="rtl" style="text-align: right; direction: rtl; unicode-bidi: embed;"><span lang="FA" style="font-size:100%;">اگر</span><span dir="ltr" style="font-size:100%;"></span><span dir="ltr" lang="FA" style="font-size:100%;"><span dir="ltr"></span> </span><span lang="FA" style="font-size:100%;">بهانهتان پیش رئیس برای دیر آمدن پنچر شدن ماشینتان باشد، روز بعد واقعاً به خاطر پنچر شدن ماشینتان، دیرتان خواهد شد.<o:p></o:p></span></p> <p class="MsoNormal" dir="rtl" style="text-align: right; direction: rtl; unicode-bidi: embed;"><span lang="FA" style="font-size:100%;"><o:p> </o:p></span></p> <p class="MsoNormal" dir="rtl" style="text-align: right; direction: rtl; unicode-bidi: embed;"><span lang="FA" style="font-size:100%;"><br /></span></p><p class="MsoNormal" dir="rtl" style="text-align: right; direction: rtl; unicode-bidi: embed; font-weight: bold;"><span lang="FA" style="font-size:100%;">قانون حمام:<o:p></o:p></span></p> <p class="MsoNormal" dir="rtl" style="text-align: right; direction: rtl; unicode-bidi: embed;"><span lang="FA" style="font-size:100%;">وقتی که خوب زیر دوش خیس خوردید تلفن شما زنگ خواهد زد.<o:p></o:p></span></p> <p class="MsoNormal" dir="rtl" style="text-align: right; direction: rtl; unicode-bidi: embed;"><span lang="FA" style="font-size:100%;"><o:p> </o:p></span></p> <p class="MsoNormal" dir="rtl" style="text-align: right; direction: rtl; unicode-bidi: embed;"><span lang="FA" style="font-size:100%;"><br /></span></p><p class="MsoNormal" dir="rtl" style="text-align: right; direction: rtl; unicode-bidi: embed; font-weight: bold;"><span lang="FA" style="font-size:100%;">قانون روبرو شدن:<o:p></o:p></span></p> <p class="MsoNormal" dir="rtl" style="text-align: right; direction: rtl; unicode-bidi: embed;"><span lang="FA" style="font-size:100%;">احتمال روبرو شدن با یک آشنا وقتی که با کسی هستید که مایل نیستید با او دیده شوید افزایش مییابد.<o:p></o:p></span></p> <p class="MsoNormal" dir="rtl" style="text-align: right; direction: rtl; unicode-bidi: embed;"><span lang="FA" style="font-size:100%;"><o:p> </o:p></span></p> <p class="MsoNormal" dir="rtl" style="text-align: right; direction: rtl; unicode-bidi: embed;"><span lang="FA" style="font-size:100%;"><br /></span></p><p class="MsoNormal" dir="rtl" style="text-align: right; direction: rtl; unicode-bidi: embed; font-weight: bold;"><span lang="FA" style="font-size:100%;">قانون نتیجه:<o:p></o:p></span></p> <p class="MsoNormal" dir="rtl" style="text-align: right; direction: rtl; unicode-bidi: embed;"><span lang="FA" style="font-size:100%;">وقتی میخواهید به کسی ثابت کنید که یک ماشین کار نمیکند، کار خواهد کرد.<o:p></o:p></span></p> <p class="MsoNormal" dir="rtl" style="text-align: right; direction: rtl; unicode-bidi: embed;"><span lang="FA" style="font-size:100%;"><span style=""> </span><o:p></o:p></span></p> <p class="MsoNormal" dir="rtl" style="text-align: right; direction: rtl; unicode-bidi: embed;"><span lang="FA" style="font-size:100%;"><br /></span></p><p class="MsoNormal" dir="rtl" style="text-align: right; direction: rtl; unicode-bidi: embed; font-weight: bold;"><span lang="FA" style="font-size:100%;">قانون بیومکانیک:<o:p></o:p></span></p> <p class="MsoNormal" dir="rtl" style="text-align: right; direction: rtl; unicode-bidi: embed;"><span lang="FA" style="font-size:100%;">نسبت خارش هر نقطه از بدن با میزان دسترسی آن نقطه نسبت عکس دارد.<o:p></o:p></span></p> <p class="MsoNormal" dir="rtl" style="text-align: right; direction: rtl; unicode-bidi: embed;"><span lang="FA" style="font-size:100%;"><o:p> </o:p></span></p> <p class="MsoNormal" dir="rtl" style="text-align: right; direction: rtl; unicode-bidi: embed;"><span lang="FA" style="font-size:100%;"><br /></span></p><p class="MsoNormal" dir="rtl" style="text-align: right; direction: rtl; unicode-bidi: embed; font-weight: bold;"><span lang="FA" style="font-size:100%;">قانون تئاتر:<o:p></o:p></span></p> <p class="MsoNormal" dir="rtl" style="text-align: right; direction: rtl; unicode-bidi: embed;"><span lang="FA" style="font-size:100%;">کسانی که صندلی آنها از راهروها دورتر است دیرتر میآیند.</span></p><p class="MsoNormal" dir="rtl" style="text-align: right; direction: rtl; unicode-bidi: embed;"><br /><span lang="FA" style="font-size:100%;"><o:p></o:p></span></p> <p class="MsoNormal" dir="rtl" style="text-align: right; direction: rtl; unicode-bidi: embed;"><span lang="FA" style="font-size:100%;"><o:p> </o:p></span></p> <p class="MsoNormal" dir="rtl" style="text-align: right; direction: rtl; unicode-bidi: embed;"><span lang="FA" style="font-size:100%;"><br /></span></p><p class="MsoNormal" dir="rtl" style="text-align: right; direction: rtl; unicode-bidi: embed; font-weight: bold;"><span lang="FA" style="font-size:100%;">قانون قهوه:<o:p></o:p></span></p> <p class="MsoNormal" dir="rtl" style="text-align: right; direction: rtl; unicode-bidi: embed;"><span lang="FA" style="font-size:100%;">قبل از اولین جرعه از قهوه داغتان، رئیستان از شما کاری خواهد خواست که تا سرد شدن قهوه طول خواهد کشید.</span></p><p class="MsoNormal" dir="rtl" style="text-align: right; direction: rtl; unicode-bidi: embed;"><br /><span lang="FA" style="font-size:16;"><o:p></o:p></span></p> </div>Unknownnoreply@blogger.com4tag:blogger.com,1999:blog-30401591.post-63388432737829876262008-10-21T23:59:00.006+02:002008-10-22T09:07:18.211+02:00حق بوق مچلس<div dir="rtl" style="text-align: right;">میگن یک بابایی توی هواپیما رفت هفتتیر رو گذاشت روی شقیقه خلبان و بهش گفت یالا فوری برو لندن، خلبان اولش هول شد ولی بعدش که دید این بابا خیلی هم اینکاره نیست بهش گفت برو داداش بشین سر جات بذار حواسم به خلبانی باشه. آقاهه دید خلبان حرفش رو گوش نمیده گفت خب پس برو استانبول. خلبان بازم محل نذاشت. خب پس برو تبریز. باز هم بی محلی. پس برو کرج. خلبان باز هم به بیخیالی طی کرد.<br />آخرش آقاهه گفت پس بذار یه بوق بزنم برم بشینم.<br />داشتم این نامه <a href="http://alef.ir/content/view/33636/">آقای مطهری به آقای کردان</a> رو میخوندم دیدم خیلی ناراحت شدم.<br />به نظر من بوق زدن حق مسلم مجلس ماست.<br /></div>Unknownnoreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-30401591.post-90837603771620763712008-10-19T11:41:00.004+02:002008-10-19T11:53:30.204+02:00یک سؤال طلایی از کردان سینما<div dir="rtl" style="text-align: right;"><b><span lang="FA" style="font-family:'Times New Roman';">اگر مسئول فرهنگی کشور بودید چه تصمیماتی می گرفتید حداقل در حوزه خودتان یعنی سینما که وضعیت فعلی را به سمت همان آرمان شهری که خودتان توصیف کردید ببرید؟<o:p></o:p></span></b> <p class="MsoNormal" dir="rtl" style="margin: 0cm 0cm 0pt; text-align: justify;"><span lang="FA" style="font-family:'Times New Roman';">سعی میکردم سمت تعالی هنر و هدفگیری هنر را از نفس و دنیا به خدمت خدا و خلق خدا تغییر جهت دهم، سعی میکردم <span style="color: rgb(255, 0, 0);">دانشکدههای هنری</span> را مذهبی کنم و س</span><span style="text-decoration: underline;"></span><span lang="FA" style="font-family:'Times New Roman';">عی میکردم که برای آثار مذهبی و هنرمندان مذهبی امکانات و ارزش ویژهای قائل شوم.</span></p><p class="MsoNormal" dir="rtl" style="margin: 0cm 0cm 0pt; text-align: justify;"><span lang="FA" style="font-family:'Times New Roman';"><br /></span></p> <p class="MsoNormal" dir="rtl" style="margin: 0cm 0cm 0pt; text-align: justify;"><span lang="FA" style="font-family:'Times New Roman';"><o:p></o:p></span> </p> <p class="MsoNormal" dir="rtl" style="margin: 0cm 0cm 0pt; text-align: justify;"><b><span lang="FA" style="font-family:'Times New Roman';">آقای سلحشور خودتان تا چه مقطع تحصیلی درس خوانده اید؟<o:p></o:p></span></b></p> <p class="MsoNormal" dir="rtl" style="margin: 0cm 0cm 0pt; text-align: justify;"><span lang="FA" style="font-family:'Times New Roman';">دیپلم. </span></p> <p class="MsoNormal" dir="rtl" style="margin: 0cm 0cm 0pt; text-align: justify;"><span lang="FA" style="font-family:'Times New Roman';"><o:p></o:p></span> </p> <p class="MsoNormal" dir="rtl" style="margin: 0cm 0cm 0pt; text-align: justify;"><b><span lang="FA" style="font-family:'Times New Roman';"><br /></span></b></p><p class="MsoNormal" dir="rtl" style="margin: 0cm 0cm 0pt; text-align: justify;"><b><span lang="FA" style="font-family:'Times New Roman';">ریاضی؟<o:p></o:p></span></b></p> <p class="MsoNormal" dir="rtl" style="margin: 0cm 0cm 0pt; text-align: justify;"><span lang="FA" style="font-family:'Times New Roman';">آن هم از نوع قدیمش.</span></p> <p class="MsoNormal" dir="rtl" style="margin: 0cm 0cm 0pt; text-align: justify;"><span lang="FA" style="font-family:'Times New Roman';"><o:p></o:p></span> </p><p class="MsoNormal" dir="rtl" style="margin: 0cm 0cm 0pt; text-align: justify;"><a href="http://www.inn.ir/newsdetail.aspx?id=1590"><br /></a></p><p class="MsoNormal" dir="rtl" style="margin: 0cm 0cm 0pt; text-align: justify;"><a href="http://www.inn.ir/newsdetail.aspx?id=1590">منبع</a></p><p class="MsoNormal" dir="rtl" style="margin: 0cm 0cm 0pt; text-align: justify;"><a href="http://www.khabgard.com/?id=175228676">در همین رابطه</a></p><p class="MsoNormal" dir="rtl" style="margin: 0cm 0cm 0pt; text-align: justify;"><a href="http://zansan.wordpress.com/2008/10/11/zoleykha/">و همچنین</a><br /></p></div>Unknownnoreply@blogger.com2tag:blogger.com,1999:blog-30401591.post-43132721198633202542008-10-01T20:29:00.005+02:002008-10-01T23:41:41.290+02:00داستان هاله نور و شرطی شدن ما ملتآدم خواهینخواهی نسبت به بعضی کلمات شرطی میشه. مثلن از پارسال به این ور خیلی از ما نسبت به کلمه هاله شرطی شده ایم، به این معنی که تا اسم هاله میاد یاد<a href="http://www.youtube.com/watch?v=zdgv2vludQU"> آقا محمود خودمون</a> میافتیم، گیرم که منظور از هاله اسم دختر کوچولوی نازنین دوستمون باشه.<br />حالا اگر این هاله به سیاست و ریاست و اینا مربوط باشه که دیگه نگو. این عکس هاله دار آقای <a href="http://de.wikipedia.org/wiki/Seehofer">زههوفر</a> رو نشون میده که بعد از شکست سنگین حزب <a href="http://en.wikipedia.org/wiki/Christian_Social_Union_of_Bavaria">سوسیال مسیحی</a> در انتخابات ایالت بایرن قراره جای آقای <a href="http://en.wikipedia.org/wiki/Erwin_Huber">هوبر </a>را بگیره که خودش خیلی وقت نیست جای آقای <a href="http://en.wikipedia.org/wiki/Edmund_Stoiber">اشتویبر </a>را گرفته.<br /><br /><br /><a onblur="try {parent.deselectBloggerImageGracefully();} catch(e) {}" href="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEhMOaJkWmTdWVI6G9cgrXYK4wDiKZDVrFPjL-zX-wTu-kZCFkShwRsj6WrKdorMdLO4R-0xVv0E3Na2hOOLAYc3ORQBbR3pvEaFl9cM_9yl7kbFcP5AwSOyim146nJ3mSldR6Nryw/s1600-h/3009_seehofer_250_250.jpg"><img style="margin: 0px auto 10px; display: block; text-align: center; cursor: pointer;" src="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEhMOaJkWmTdWVI6G9cgrXYK4wDiKZDVrFPjL-zX-wTu-kZCFkShwRsj6WrKdorMdLO4R-0xVv0E3Na2hOOLAYc3ORQBbR3pvEaFl9cM_9yl7kbFcP5AwSOyim146nJ3mSldR6Nryw/s400/3009_seehofer_250_250.jpg" alt="" id="BLOGGER_PHOTO_ID_5252274948368945266" border="0" /></a><br />آخه راستش سیاستمدارها اینجا خیلی بچهننه تشریف دارن و به نظر نمیرسه خیلی قصد خدمت داشته باشند. تا چیزی میشه الکی میرن کنار و جاشون را میدن به نفر بعدی. حالا شما هم مثل من شرطی نشید و فوری یاد آکسفورد نیفتید دیگه! آره داشتم میگفتم، مثلن همین آقای هوبر یک سال هم نشده که به رهبری حزبش رسیده، حالا زده و حزبش به جای شصت درصد حدود چهل و سه درصد رای آورده. باباجان آسمون که به زمین نیومده، وردار شرق و غرب وآسمون و زمین را متهم کن و از قصد خدمت و خلوص نیت و برنامه های مشعشع برای آینده حزب بگو و اون صندلی لاکردار را ول نکن دیگه. معلوم نیست دیگه گیرت بیاد جانم. به تو هم میگن سیاست مدار عمو؟ اصلن مرد حسابی ریش و قیچی دست خودت باشه اونوقت بذاری رای حزبت اینقدر افت کنه؟<br />این که تازه خوبه، چرا آقای اشتویبر را نمیگین؟ نه بابا، مشکل مدرک نداشته که، نگفتم آدم شرطی میشه؟ هرکسی تو این دنیا وکیل و وزیر میشه حتمن نباید مدرک تقلبی داشته باشه که. این بابا به رفتوآمدهای یکی از از خانمهای خیلی خوشتیپ و لوند حزبش به اسم خانم <a href="http://en.wikipedia.org/wiki/Gabriele_Pauli">گابریله پاولی</a> یک کم شک کرده بود و نفهمیده بود داده بود یک کم روابط ایشون را زیر نظر گرفته بودند. خب این خانوم هم از قضیه خبردار شده بود و قشقرق راه انداخته بود که ای داد و بیداد حریم خصوصی و این حرفا. خب باباجان، هزارتا وصله میتونستی بهش بچسبونی، میتونستی بدی بروبچز سر راهش رو بگیرن و حالش رو جا بیارن یا چه میدونم لپتاپش رو کش برن. یا اصلن میدادی دادگستری ایالت یک پروندهای براش درست میکرد که برای هفت پشتش کافی باشه. خلاصه آقای اشتویبر هم جوّ ورش داشت و استعفا داد رفت کنار.<br />حالا آقای اشتویبر رفته، آقای هوبر هم داره میره، از اون طرف خانم پاولی و چارتا آدم دیگه در قالب یک حزب تازه تاسیس ده درصدی از آرای حزب سوسیال مسیحی را قاپ زدن رفته.<br />خلاصه فعلا که میگن هاله داره دور سر آقای زههوفر میچرخه. این عکس رو بنده از <a href="http://www.stern.de/politik/deutschland/:CSU-Horst-Seehofer%2C-Ich-AG/640713.html">اینجا </a>ورداشتهام و از فتوشاپ هم استفاده نکردهام. نگفتم آدم شرطی میشه؟ شرط میبندم فوری یاد مانور موشکی برادران سپاه افتادید، مگه نه؟<br />از من نشنیده بگیرید ولی هاله هم هالههای وطنی. این آقای زههوفر هزار تا از این هالهها هم دور سرش در بیاد یه وقت دیدید ناغافل رفت کنار و صندلی خدمت را داد به یکی دیگه. آخه اینا که کاراشون به قصد قربت نیست.Unknownnoreply@blogger.com0